نفس خیال
فرزندم
دزد
معتاد(؟)
درغگو
......
- چرا من را به دنیا آوردی؟
- من خود کشی می کنم
- من فرزند داکتر قدیر استم چگونه با این بزرگی نام قدیر گپ ها کوچکی انجام دهم
درین صورت چگونه معامله میکنم
فال حافظ تان چه میگه؟
فرزندم
دزد
معتاد(؟)
درغگو
......
- چرا من را به دنیا آوردی؟
- من خود کشی می کنم
- من فرزند داکتر قدیر استم چگونه با این بزرگی نام قدیر گپ ها کوچکی انجام دهم
درین صورت چگونه معامله میکنم
فال حافظ تان چه میگه؟
من از ایرکین فرزند م نا راض ام از او بسیار میترسم نمی توانم تند بیروم زیرا یا او خودکشی می کند ویاهم آسیبی به دیگران وارد میکند اومعتاد بی عقل است به اندک اشتباه مرا هم عاصی میکند وخانواده را هم وهم مشکلات مالی به بار میارد باز زود پشیمان میسشود که دیگر کار از کار گذشته است.من تا به حال بالای بیش از 90 لک افغانی هزینه کردم با هر کارم او با من مخالفت می کند در س نخواند چشمانش ضعیف وگوشهایش هم سوراخ اما هوش فوق العاده دارد
در تازه ترین مورددوشب قبل من برایش گفتم مهمان مجرد وبچه هایهرزه را به خانه نیار بد نامی دارد واینجا خانواده است اما بی عقل به قصد من این کار را چندین مرتبه اضافه میکند خلض با هر گپ من مخاف است وضد بازی می کند او عقده دارد وفرزند میانی است ممکن به سندرم فزرند میانی مبتلا شده باشد تا به حال چندین مرتبه خود کشی کرده ه است اما موفق نبوده
من تقاضا کردم مهمان نیارد بالایم قهر شد که من جوانم غرور جوانی دارم مرا دقطی جای کرده ای از دست تو ما هیچ کار کرده نمی توانیم
من برایش گفتم پالیسی خانه همین است که با افراد بی تربیه وعاق پدر به خانه نیار که مالت را دزدی می کند گه چند بار کرده موبایلش را برده اند وموترش را خراب کرده اند واز او استفاده میکنند واین بی عقل به حساب غرور بیجا وبی عقلی نمی تواند اونها پاسخ بدهد ویا اینکه در برابر شان بی ابرو است یعنی کم است که نمی تواند جواب شان بدهد.
با شکستن شیشه ها خانه وجمع اوری تلفون ها وتلاشی بدنی من ولغت زدن به کالای من وغلطیدن مادر افگار شدنش وترساندن کودکان خانه وچیغ وپیغ .....من به گولیس شکایت کردم پولیس امد وفرار کرد ومادرش وخواهرش نخواستند که پولیس اورا ببرد به همین خاطر مشکل کلان در خانه ایجاد شده ومن خسته با حمله قلبی دوا خوردم ونمیدانم با این نازدانه بی عقل ومعتاد خانواده چه کنم هم اولاد شیرین وهم مصیبت بار میارد
اپر پول بدهم کسی را بکشد ومثلیکه اتیلا در موتر دوستانش وهم صنفانش را بالا کرد یکی ازنها در حادثه کشته شد اما تا به حال مادرش مرا دشنام میدهد چرا پوی میدهی وچرا کلید موتره دادی در حالیکه دزدی برده بود
اگر کار فراهم کنم کار کرده نمب تواند واعتمادش را از دست داده حوصله کار را ندارد وبا رفیق بازی همه را خورد وخمیر می کند
اگر او نفر بکشد وخانه را خراب کند چه باید کرد . حتی پولیس بی وجدان هم همرای من همکاری نمی کند
در گذر کسی اورا نمی شناسد نه مسجد میرود ونه در مسایل قومی سهم میگیرد روز بدی با او دارم
خدایا ازین مشکل مرا نجات ده